Saturday, September 1, 2007

PUBERTY

مردها را دوست دارم
چونانکه خواب بعد هز ظهر روزهای یکشنبه را
چونانکه سکوت میان تیک تاک ساعت شماطه دار را
چونانکه قداست زن بارگی را. . .
مردها را دوست دارم
شبیه تر به لحظه ی از دست دادن
وقتی همه چیز روی صفر می استد
جز من که مثل بادکنک گازی
میان زمین و هوا. . .
جز من که ایستادن روی اعداد تو خالی را
قدر مردها دوست نمی دارم!
میان سیب و آدم
بهشت و زمین
مرد را دوست دارم با برگ های عورت پوش درخت مو
وقتی از شاخه های اجوف و تو خالی انگور
چون غوره ای کال به دامنم می افتد
آنچنان سیبی که بر سر نیوتن
مسیح که بر تهیگاه مریم
و من
بر درگاه شیطان!
مرد را دوست می دارم
و صدایش را
پشت خطوط آزاد!
وقتی...
ــ الو؟سلام...آخ!ببخشید!اشتباه گرفته ام!
و میان اینهمه لبخند رضایت از تمام اشتباهات دنیا را...!